روان شناسي روز

روان شناسي روز

شادي يك نشانه است

وقتي كه شاد هستيد يعني سيستم عصبي تان به شما مي گويد كه زندگي هدفمند وسالم و ارتباط درستي با دنياي اطراف خود داريد اما در هنگام خشم سيستم عصبي شما اعلام مي كند كه در معرض يك تهديد يا ناراحتي هستيد باداشتن هر گونه احساس بين شما وسيستم عصبي تان ارتباط برقرار مي شود و اين به بقاي شما كمك مي كند .احساسات شما چه مثبت چه منفي منبع انرژي عاطفي هستند كه شما را به سوي جنبه‌هاي مختلف محيط پيش مي برود يا از آ ن دور مي سازند...منبع(كتاب شادي به زبان آ آدميزاد)

شادي از نظر مازلو

آبراهام مازلوبنيان گذار جنبش انسان گرا مي باشداو برروي افراد خود شكوفا مطالعه مي كرد.از نظر وي انسان داراي سلسله مراتبي از نيازها مي باشد كه به اين شرح مي باشند1-نياز هاي فيزيولوژيكي2-نياز ايمني3-تعلق پذيري ومحبت4-احترام5-خود شكوفايي

اين نيازها به ترتيب داراي سطح مي باشند او معتقد بود كه نيازهاي سطح پايين قوي تر از نيازهاي سطح بالا مي باشند.به نظر وي ارضاي نيازهاي بالاتر منجر به خشنودي ،شادي ورضايت خاطر در فرد مي شود.

مازلو معتقد بود در بالاترين سطح نيازها يعني خود شكوفايي فرد داراي اعتماد به نفس است -از تنهايي لذت مي برد-حس شوخ طبعي قوي دارد -خلاق است-استقلال ونياز به خلوت وتنهايي دارد و روابط ميان فردي عميقي دارد والبته چند خصوصيت ديگر كه از حوصله اين نوشتار خارج است .اما انچه مهم است اينكه از نظر او فرد خود شكوفا انسان شادي است ودر خود شكوفايي نهايت شادي احساس خواهد شد

شادي در زندگي

شادي احساسي است كه هر آدمي در هر كجايي  اين دنيا كه باشد آن را در زندگيش تجربه مي كندمثل احساس هاي ديگر (ترس ،خشم ، غم...)افراد وقتي شاد هستند كارشان را بهتر انجام مي دهند خانم خانه داري كه شاد است غذايش را خوش طعم تر درست مي كند،كودك دانش آموزي كه خوشحال است درس را بهتر ياد مي گيرد...شادي مثل يك معجزه است خشم ها ،ناتواني هاو دردهايمان را بهبود مي بخشد.دانشمندان طي تحقيقي پي بردنداحساسات در انسان ها اكتسابي نيست يعني از محيط آموخته نمي شوداما راه هايي كه به وسيله آنها مي تواند شاد شود را ياد مي گيرد.

شادي در چه كساني بيشتر يافت مي شود؟

-شادي در افراد مسن بيشتر است تا جوانان اين بر خلاف آن تصوري است كه ما معمولا داريم چرا چنين است؟به سه دليل اول اينكه افراد مسن همه يا بيشتر انچه را درزندگي مي خواسته اند به دست آورده اند در حاليكه جوان ها هنوز به آنچه خواهان آن هستند نرسيده اند

دليل ديگر اين است كه وقتي سن افراد بالا مي رود ،انتظار آنها از زندگي تغيير مي يابد فرد مسن به ا ين نتيجه مي رسد كه قرار نيست هر چه را كه طالب آن بوده است را حتما داشته باشد در واقع فرد دست از كمال گرايي بر ميدارد.

دليل سوم بالا رفتن سن باعث پخته تر شدن فرد مي شود چرا كه دانش وتجربه اوبيشتر مي شود در حاليكه افراد جوان اغلب هنوز سردرگم و آشفته تر هستند.

گروه دوم كه شادي در آنها بيشتر است افراد متاهل هستند.كه اين در مورد هر دو جنس زنان ومردان صادق است .افراد متاهل ،اغلب سازگارتر هستند و خود خواهي كمتري دارند.

در پست هاي بعدي باز هم در مورد شادي مطلب خواهم نوشت .شاد باشيد

شكرگزاري

سلام به همه دوستان عزيزم.تابه حال به سه كلمه جادويي وبسيار با ارزش" لطفا؛خواهش مي كنم ومتشكرم" دقت كرده ايد؟متاسفانه ما در روابط روزانه مان وخصوصا در موقعيت هاي كاري لزومي به استفاده از اين عبارت هاي تاثير گذار و زيبا در خود نمي بينيم .وفكر مي كنيم كه خوب طرف مقابل ما دارد وظيفه اش را انجام مي دهد پس چه احتياجي به كاربردچنين كلامتي هست .مثلا وارد يك اداره اي مي شويم ويك درخواستي از كارمند آن اداره داريم پيش خود فكر مي كنيم كه اين خانم يا آقا در برابر خدمتش به مردم حقوق دريافت مي كند و وظيفه اش انجام اين خدمات است تازه اگر از اوضاع كارش ناراضي بود كه اينجا نمي ماند.بعدش هم مگر اونها با ما مودبانه رفتار مي كنند كه ماهم چنين رفتاري متقابلا با آنها داشته باشيم امادوستان همراهم يادمان باشد كه ما با به كاربردن چنين عبارت هايي در واقع در پي اين هستيم كه حال دروني خودمان خوب باشد.واينچنين در جامعه من به سهم خود شما هم به سهم خود اينطور فكر كنيم مي توانيم بعد از مدتي شاهداستفاده فراوان از اين كلمات جادويي در هر موقعيتي از جامعه مان باشيم .پس لطفا  از همين امروزاز خانه خودمان شروع  كنيم .در ارتباط با همسر وفرزندانمان كلمات "لطفا ،خواهش مي كنم و متشكرم "را به كار مي بريم.

كنترل بيروني

در روان شناسي مبحثي وجوددارد تحت عنوان منبع كنترل در افراد كه در بعضي اشخاص منبع كنترل ايشان دروني و در بعضي منبع كنترل آنها بيروني مي باشد.

كساني كه به كنترل بيروني باور دارند خشنودي ،سلامتي،شادي وتصميم گيري صحيح ودرست فكر كردن را از دست مي دهند .بر طبق نظريه انتخاب در افراد با كنترل بيروني 4 باور اساسي وجود دارد.اول اينكه محركي در بيرون وجود دارد ومن چاره اي به جز پاسخ به آن ندارم.

دومين باور اينكه من مي توانم ديگران را مجبور به كاري كنم كه مي خواهم.

سومين مورد اين است كه حق و وظيفه ي من مي باشد كه هر كسي كه اشتباهي مرتكب شد اورا بر سرجايش بنشانم و به حالت قبل برگردانم.

آخرين باور فرد باكنترل بيروني اين است كه او خود را مسوول همه ي آدم هاي دنيا مي داند.

در مقابل اين افراد كساني هستند كه معتقد به كنترل دروني مي باشند آنها خشنود تر و راضي تر زندگي مي كنند.و خود را تنها مسوول رفتار خودشان مي دانندو معتقدند كه تنها فردي را كه مي توانند تغيير بدهند وكنترل كنند خودشان هستند.

اولويت هاي زندگي

براي اينكه بتوانيم از وقت و انرژي خود در طي روز بدرستي استفاده كنيم بايد كارهايمان را بر اساس اهميت وضرورت آن ها تقسيم بندي كنيم و بر اساس اولويت كارهاي هر روز را از شب قبل بنويسيم و براي فردا صبج ليست كارها را آماده داشته باشيم .اينطوري هم يك نظم فكري به خودتون داده ايد و هم يك نظم به كارهاي اساسي كه بايد انجام بدهيد

بر اين اساس همه ي ما در طي روز با 4دسته  كار در ارتباط مي باشيم؛

دسته اول -كارهايي كه خيلي فوري و مهم يا بگوييم مشكل هستند كه هر چه سريع تر بايد به آن ها رسيدگي كنيم مثلا كار فوري ومهم براي يك دانش آموز در شب امتحان درس خواندن است .

دسته دوم-كارهايي كه مهم ولي غير فوري يا بگوييم برنامه ها وفرصت هاي ما هستند كه بسيار مهم مي باشند ودر عين حال بايد برايشان برنامه ريزي كرد اين كارها همان اهداف درازمدت ما مي باشند مثل ورزشكاري كه از امسال براي قهرماني در 5سال ديگر در رشته ي خود برنامه ريزي مي كند.

دسته ي سوم غير مهم وفوري يا بگوييم كارهاي اجباري اين دسته از كارها را ما به اجبار ديگران انجام مي دهيم اما در اولويت اول وامروز ما نيستند.

دسته ي چهارم كارهاي غير مهم و غير فوري يا بگوييم كارهاي غير ضروري مثل ساعت ها دور زدن در خيابان بدون داشتن مقصد خاص با اتوموبيل شخصي

 

غلبه بر ترس

ترس هاي كه ما در زندگي داريم گاهي فلج كننده ماهستند ومانع پيشرفت ورشد ما مي شوند تمرين زير به ما كمك ميكند كه بتوانيم باترس هايمان روبه رو شويم و آنها را ازخودمان دور كنيم.

1-به چيزي فكر كنيد كه نمي خواهيد يادتان بيايد،چيزي كه از آن مي ترسيد وقرار هست كه در آينده براي شما پيش بيايد.ببينيد چه احساسي نسبت به آن داريد.

2-تصوير  واضحي از ظاهر آن در ذهن خود مجسم كنيد تصور كنيد درست روبه روي شما است.

3-حالا يك قاب براي اين تصوير درست كنيد يك قاب مشكي پر رنگ كه دور آن رابگيرد.

4-به تصوير نگاه كنيد وقاب را كوچكتر و كوچكتر كنيد.

5-تصوير را با قابش به گوشه ي پايين فضاي ذهنتان ببريد تا به يك نقطه ي مشكي كوچك در آن گوشه تبديل شود.

6-حالا ببينيد چه احساسي نسبت به آن پيدا مي كنيد.

كوچك كردن ترس در چشم ذهنتان باعث مي شود قدرت آن در نظرتان كم شود.

ارتباطات با كمك ان ال پي

يك ارتباط موفق بستگي به برداشت شنونده از گفته هاي شما دارد.سعي كنيم به جاي متقاعد كردن ديگران خودمان راتغيير بدهيم.انعطاف پذير باشيم تا بتوانيم بر ديگران اثر بگذاريم.

بنيان گذاران روش ان ال پي (بندلر وگريندر)در تحقيقاتشان متوجه شدند كساني ارتباط بهتري دارند كه:

-از خواسته ي خودشان آگاهي دارند.

-به درستي واكنش هاي دريافتي را متوجه مي شوند.

-براي رسيدن به خواسته هايشان انعطاف پذيرند.

ارتباط موثر به روش ان ال پي

سلام به خوانندگان عزيز وبلاگم.مطالبي را كه در ادامه خواهيد خواند را از كتاب هنر ايجاد ارتباط موثر به روش ان ال پي نوشته روميلا ادي ،كيت برتون وترجمه سحر عزتي هست.

ان ال پي چيست؟ان ال پي [برنامه ريزي عصبي،كلامي]يك روش تاثير گذار كه به اشخاص كمك مي كند تا ارتباط هاي موثر تري هم باخود هم باديگران داشته باشند.در ان ال پي ياد مي گيريم كه چطور تفكر درستي داشته باشيم .انسان دريافتي هاي خود از دنيا به وسيله حواس پنجگانه را به روند فكري خود منتقل مي كند اين روند ذهني نيز به نوبه خود باعث فعاليت سيستم عصبي مي شود كه اين سيستم برفيزيولوژي ،عواطف ورفتار تاثير مي گذارددر اين روش برچگونگي تاثير كلمه ها وزبان بدن بر تجربه هاي افراد وكاربرد آن در درك دنيا صحبت مي شود.همچنين در ان ال پي ياد ميگيريم كه چطور برداشت هاي ذهني خودمان را تغيير بدهيم وبرنامه ريزي دروني داشته باشيم تا به نتيجه دلخواه برسيم. 

كنترل خشم

خشم چيست؟خشم يك هيجان ويك نوع احساس است وجزو5احساس پايه در ما مي باشد.خشم درواقع يكي از عوارض استرس است.داشتن خشم بد نيست ولي اينكه چگونه آن را هدايت كنيم مهم است .پرخاشگري واكنش نسبت به خشم است.فرق اساسي بين انسان وحيوان از لحاظ ساختار مغزي داشتن لايه كورتكس در مغز انسان است كه مغز حيوانات فاقد آن مي باشد.

دلايل پرخاشگري:سه دليل عمده براي پرخاشگري در افراد وجود دارد.1-غريزي است.2-آموخته شده مي باشد.3-ناكامي

راههاي كنترل خشم :بالا بردن بردن اطلاعات ؛با كسب اطلاعات در مورد مهارت هاي زندگي وروشهاي موفقيت ،خشم ما كمتر مي شود.

اعتماد به نفس ؛هر چه اعتماد به نفس افراد بيشتر باشد خشم وبالطبع پرخاشگري آنها كمتر مي شود.

كنترل افكار؛عصبانيت وخشم ريشه در افكار ما دارد؛بايد افكارمان درست شود تا رفتارمان نيز درست شود.مثبت انديشي باعث آرامش وفروكش شدن خشم ما مي شود.

هدف گذاري ؛باداشتن هدف براي زندگي در ابعاد مختلف شخصي ،شغلي،خانوادگي،مالي و...خشم ما كمتر مي شود.

نداشتن خلاقيت؛با خلاق بودن انرژي وذهن ما درگيري موضوع خلق شده مي شود واز تمركز بر روي فكرها ي منفي وبه دنبال آن خشم ما كاسته خواهد شد.

توقع زياد؛توقع داشتن زياد از يكديگر نيز مي تواند موجب ناراحتي ما شود مثلا يكي از دلايل عصبانيت بچه ها زورگفتن وتوقع هاي زياد آنها از فرزندانشان مي باشد.